Tuesday 28 June 2011

Baha'i People in Iran

استعلام سنا درباره آزار بهائیان در ایران



در ۲۱ ژوئن ۲۰۱۱، سناتور مبینا جافرطی یک سخنرانی ۲۰ دقیقه ای در سنا به بررسی رسمی وضعیت بهائیان ایران پرداخت. این سخنان پیرو یک سخنرانی کوتاه تر بود که در هفته گذشته (۱۴ ژوئن ۲۰۱۱) انجام شد و در آن سناتور جافر توجه سنا را به ادامه بازداشت اعضای پیشین یاران و حملات اخیر به مؤسسه آموزش عالی بهائی جلب نمود.
منبع: سایت پارلمان کانادا

مذاکرات سنا (صورت جلسه) - جلسه اول، پارلمان ۴۱، جلد ۱۴۸، شماره ۹
سه شنبه، ۲۱ ژوئن ۲۰۱۱، جناب نوئل آ. کینسلا، سخنران

افراد بهائی در ایران

استعلام – تعویق مذاکره
جناب مبینا س. ب. جافر متعاقب اعلان ۹ ژوئن ۲۰۱۱ برخاست تا توجه سنا را معطوفِ رو به وخامت گذاشتن وضعیت حقوق بشر افراد بهائی در ایران کند.

او گفت: سناتورهای گرامی، امروز من در حضور شما ایستاده ام تا توجه سنا را به رو به وخامت گذاشتن وضعیت حقوق بشر بهائیان در ایران جلب کنم. مایلم با پرداختن به موضوع عام تر وضعیت حقوق بشر در ایران و ارتباط آن با کانادا آغاز کنم. پیش از آن، مایلم از کار دوست عزیزم، سوزان تاماس، که همراه جفری کامرون اینجا در سالن با ماست، قدردانی کنم. آنها مدافعان سرسخت جامعه بهائی کانادا هستند.

با وجود رابطه دشوار بین کانادا و ایران، ما با پیوندهای انسانی نیرومندی به هم پیوسته ایم. کانادا وطن گروه فزاینده ای از ایرانیان خارج از وطن و خانواده و دوستان شهروندان ایرانی است. در حقیقت ما خیرخواه ایران هستیم، آن ملت بزرگ با فرهنگی کهن و میراث بسیار برای ارائه به دنیای مدرن. کانادا به عنوان کشوری که به خاطر فرهنگ حقوق و تنوع به خود می بالد، با کسانی که برای همان ارزش ها و اهداف در ایران فعالیت می کنند، همبستگی دارد.

با این که ایران به خاطر برنامه هسته ای اش کماکان یک نگرانی امنیتی به شمار می آید، ما نباید توجه خود را از وضعیت طاقت فرسا و رو به وخامت حقوق بشر منحرف کنیم. همان طور که می دانیم امنیت واقعی و پایدار بر ستون های حقوق بشر، حکومت دموکراتیک و حاکمیت قانون استوار است.

همان طور که دبیر کل پیشین سازمان ملل، کوفی عنان، در سال ۲۰۰۵ اظهار داشت جهان «باید امور امنیت، توسعه و حقوق بشر را با هم به پیش ببرد، در غیر این صورت در هیچ یک موفق نخواهد شد.»

به این دلیل است که پارلمان و دولت کانادا سال های بسیار متوجه وضعیت حقوق بشر در ایران بوده اند. ما نباید در حمایت خود از تلاش های شهروندان ایرانی برای ایجاد تغییری پیشرو تردید به خود راه دهیم.

دولت ایران به تعقیب یک کمپین ظالمانه سرکوب شهروندان خود ادامه می دهد. سپتامبر گذشته، سازمان ملل موارد نقض حقوق بشر را که ایران مرتکب شده، از جمله شکنجه و ظلم، برخورد یا مجازات غیر انسانی یا خوارکننده، اعدام های در ملأ عام و اعدام بزهکاران نوجوان، استفاده از سنگسار به عنوان یک روش اعدام، نقض حقوق زنان، نقض حقوق اقلیت ها و محدودیت های آزادی تجمع و تشکیل اجتماع و آزادی عقیده و بیان، فهرست کرد. چنین ظلمی نشانه حکومتی شده که توجه ناچیزی به کرامت شهروندان خود دارد. ایران هم از سنت های کهن خود غافل مانده و هم نسبت به تعهدات بین المللی خود مبنی بر بر پا داشتن معیارهای جهانی حقوق بشر بی توجه است.

وضعیت حقوق بشر در ایران همچنان روز به روز بدتر می شود. ژانویه گذشته، دیده بان حقوق بشر نسبت به عمیق تر شدن بحران حقوق بشر هشدار داد. در آوریل، کمیسیون آزادی دینی بین المللی در ایالات متحده گزارش داد که شرایط حقوق بشر و آزادی دینی در ایران به نقطه ای افول پیدا کرده که از اولین روزهای انقلاب اسلامی دیده نشده است. بدتر شدن وضعیت حقوق بشر همه ایرانیان را تحت تأثیر قرار می دهد و ضیق وقت اجازه نمی دهد حق مطلب را درباره همه کسانی که در دستان مقامات ایرانی گرفتارند، ادا کنم.

بعضی گروه ها به طور خاص تحت تأثیر قرار داشته اند، از جمله زنان، روزنامه نگاران، کنشگران حقوق بشر، اقلیت های قومی و دینی. شهروندان ایرانی دستگیری خودسرانه، عدم تأمین روند قانونی و شکنجه را بسیار تجربه می کنند. حمید قاسمی شال، یک کانادایی، هنوز به خاطر اتهامات ساختگی در صف اعدام قرار دارد.

بهائیان در ایران: آنها چه کسانی هستند و تاریخچه شان چیست؟

سناتورهای گرامی، مایلم به طور خاص درباره یک گروه با شما صحبت کنم. جامعه بهائی ایران بزرگ ترین اقلیت دینی غیر مسلمان کشور است و برخورد با آن یک مطالعه موردی از نیات واقعی حکومت ایران در زمینه تعهدات حقوق بشری اش است.

همان طور که سناتورهای گرامی همه آگاهند، من در اوگاندا بزرگ شدم و آنجا درباره بهائیان یاد گرفتم. آنها در کامپالا معبدی می ساختند. پدرم با آنها کار می کرد و به من اعتقادات بهائیان را آموخت. او اغلب به من می گفت که اعتقادات بهائیان باید اعتقادات همه ما باشد. و من موافقم.

دین بهائی یک دین جهانی مستقل و توحیدی، مبنی بر تعالیم بهاءالله، پیامبر و بنیانگذار قرن ۱۹ است. تعالیم محوری آن شامل به رسمیت شناختن منشأ الهی مشترک برای همه ادیان و اعتقاد به یگانگی اساسی نوع بشر است. تعالیم بهائی دعوتی است به رفع هر گونه تبعیض و از پیروان می خواهد که برای ایجاد یک جامعه جهانی با ویژگی معرفه صلح، یگانگی و عدالت فعالیت کنند.

تقریباً پنج میلیون بهائی در سراسر جهان در ۲۱۸ کشور و منطقه وجود دارد. اینجا در کانادا، جامعه بهائی در سال ۱۸۹۸ تأسیس شد و اکنون حدود ۳۰۰۰۰ عضو دارد. دین بهائی در ایران در نیمه قرن نوزدهم آغاز شد و بهائیان اولیه از پیشینه های اجتماعی، قومی و دینی بسیار بودند. آنها از آغاز با آزار شدید مواجه شدند که اغلب به تحریک نخبگان روحانی که نشر دین پس از اسلام تهدیدشان می کرد، برانگیخته می شد.

بنیان گذار آن، بهاءالله، از ایران به عراق، سپس به ترکیه و بعد به فلسطین که آن زمان تحت حکمرانی عثمانی بود، تبعید شد. چون بهاءالله در فلسطین درگذشت، مرکز جهانی بهائی در اسرائیل امروزی پدیدار شد. امروزه شورای اداری بین المللی جامعه بهائی در شهر حیفا مستقر است.

من اغلب از مرکز جهانی بهائی در حیفا دیدن کرده ام و باغ های آن مرکز به نظر من واقعاً بهشت روی زمین است. این مرکز در حیفا به راستی نمایانگر اعتقاد بهائیان به یگانگی نوع بشر است.

با وجود آزار جامعه بهائی در کشور محل تولدش، بهائیان ایرانی در خط مقدم تلاش ها برای ایجاد تغییر پیشرو در کشور بودند. آنها هنگام انتقال به قرن تازه، در جنبش های اصلاحات اجتماعی و به نفع دموکراسی شرکت داشتند. آنها اولین مدارس را برای دختران تأسیس کردند و در سال های ۱۹۷۰ بی سوادی را در میان زنان جوان بهائی ریشه کن کردند. جامعه بهائی تهران بیمارستانی تأسیس کرد که داروهای مدرن را به اقلیت های دینی محروم می رساند.

انتشار جهانی دین بهائی در میانه قرن بیستم سرعت گرفت و به تدریج به دومین دین از نظر گستردگی در سطح جهان تبدیل شد.

در سراسر جهان، امروزه بهائیان به فعالیت برای پیشرفت اجتماعی مشغولند. آنها در فعالیت خودجوش شان، خود را وقف کمک به توسعه اجتماعی روستاها و محله ها می کنند. بهائیان در پیشبرد پیشرفت روحانی و مادی جامعه های خود به دیگران می پیوندند. رویکرد آنها به تغییر اجتماعی به جای ناآرامی سیاسی بر دگرگون سازی جوامع تمرکز دارد.

درک این اصل در زمینه آزار مداوم بهائیان در ایران اهمیت دارد. این جامعه ای است که به قدرت عدم خشونت و اقدام مثبت به عنوان پاسخی به سرکوب اعتقاد دارد. آنها در عین مطالبه حقوق خود از طرق قانونی در دادگاه افکار عمومی، هرگز به فشار متوسل نشده اند. بهائیان معتقدند که قابل اعتمادترین مسیر رهاسازی آن است که آشکارا و دوشادوش دیگر ایرانیان به کشورشان خدمت کنند.

سناتورهای گرامی، اکنون به آزار بهائیان در ایران می پردازم. آزاری که بهائیان در ایران امروز تحمل می کنند، در تاریخ انسانی کمتر سابقه داشته است. این یک جامعه بیش از ۳۰۰۰۰۰ نفری است که به مدت بیش از ۳۰ سال تحت یک سیاست غالباً آشکار دولتی با هدف انهدامش قرار داشته است. تصور شدت فشاری که این اقلیت دینی احساس می کند، برای ما کانادایی ها تقریبا غیر ممکن است، ولی به عنوان سناتور و در حقیقت به عنوان افراد انسانی و همنوع وظیفه ماست که صدای خود را در همبستگی با مسئله آنها بلند کنیم.

بهائیان در ایران با آزار مواجه هستند زیرا یک گروه از نخبگان روحانی متعصب دین آنها را نامشروع و بنابراین خود آنها را مرتد یا دشمن اسلام می دانند. این رویکرد نسبت به بهائیان با دروغ ها و اطلاعات نادرست که از طریق رسانه های تحت کنترل دولت هدایت می شود، نشر می شود. بهائیان اغلب به غلط به این متهم می شوند که عاملان بیگانه اند و پنهانی علیه ملت اقدام می کنند. نتیجه چنین کمپین های انتشار اطلاعات نادرست ناآگاهی گسترده است که فرهنگ تعصب را برقرار می سازد.

از زمان انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹، دیدگاه های روحانیون متعصب در قانون و ساختار حکومت کشور، از جمله قانون اساسی، که بهائیان را به رسمیت نمی شناسد و دسترسی آنها را به حمایت قانونی محدود می سازد، گنجانده شده است. نتیجه آن موج سنگینی از آزار بوده که با گذر زمان تغییر شکل داده، اما در نیت خود مبنی بر تخریب همه جنبه های زندگی جامعه بهائی و راندن این دین به سکوت باور شخصی، پایدار مانده است.

آزار در آغاز انقلاب شروع شد. حدود ۲۰۰ بهائی که در جایگاه رهبری قرار داشتند، به طور خلاصه اعدام یا ناپدید شدند. مکان های مقدس بهائیان با خاک یکسان شد، املاک و دارایی ها ضبط شد، تجارت ها تعطیل شد، حقوق بازنشستگی داده نشد، گورستان ها مورد بی حرمتی قرار گرفت. آنها از خدمات دولتی و دسترسی به تحصیلات ثانویه و آموزش عالی محروم شدند. حتی ازدواج های بهائی به رسمیت شناخته نشد.

طی این دوره، وقتی ایران فعالانه سعی می کرد از خروج بهائیان از کشور جلوگیری کند، کانادا درهای خود را به روی هزاران پناهنده بهائی گشود.

سناتورهای گرامی، من به مدت بیش از ۳۰ سال وکیل پناهندگان بوده ام و هرگز در تجربه ام ندیده ام که کشورمان پناهندگانی را که ادعا می کنند بهائی هستند، نپذیرفته باشد، آن طور که تا حال کرده ایم. به عنوان وکیل پناهندگان، فقط کافی بود نشان بدهم که موکل ایرانی من، یک بهائی بوده که به دین خود عمل می کرده، و آن گاه او برای استقرار در کانادا پذیرش فوری دریافت می کرد. این در نتیجه شواهد کاملاً مستندی بود که نشان می داد بهائیان در ایران مورد آزار قرار دارند.

به نظر رسید که اعتراض جهانی نسبت به این بی رحمی مؤثر بوده چون شکل های حساس و تکان دهنده آزار به تدریج در اواخر دهه ۱۹۸۰ کاهش یافت، اما مرحله تازه ای از آزار به شکل فشار اجتماعی و اقتصادی جایگزین آن شد.

یک سند محرمانه در سال ۱۹۹۱ که به تصویب رهبر عالی آیت الله خامنه ای رسیده، موضع جمهوری اسلامی را نسبت به جامعه بهائی آشکارا اظهار می دارد. در سند تصریح می شود که باید چنان با بهائیان برخورد شود که «راه ترقی و توسعه آنان مسدود شود.» در آن تصریح می شود که بهائیان باید از دسترسی به آموزش عالی محروم و از تصدی مشاغل دولتی ممنوع شوند و کودکان شان به مدارسی فرستاده شوند که «کادر قوی و مسلط بر مسائل عقیدتی دارند.»

در این محیطِ آغشته به فشار فزاینده، جامعه بهائی مجبور شده راه هایی ابتکاری برای برآوردن نیازهای اساسی خود ایجاد کند. از جمله این پاسخ ها مؤسسه آموزش عالی بهائی است، یک مؤسسه ابتکاری که در ۱۹۸۷ راه اندازی شد تا برای جوانان بهائی که به موجب سیاست رسمی دولتی از دسترسی به آموزش عالی محروم هستند، فرصت تحصیل فراهم کند. نیویورک تایمز آن را «یک اقدام وسیع آن جامعه برای حفظ خود» خواند.

امروز مؤسسه آموزش عالی بهائی با ترکیبی از آموزش آنلاین و سمینارها و آزمایشگاه های کوچک، با شبکه ای جهانی از استادان از سراسر دنیا از جمله در اینجا کانادا، اداره می شود و ۱۷ برنامه در سطح دانشگاهی در قالب ۳ دانشکده ارائه می دهد و به توسعه و ارائه برنامه های آموزشی در زمينه های علوم، علوم اجتماعی و هنر ادامه می دهد.

مفتخرم که بگویم هفت دانشگاه معتبر کانادایی کیفیت آموزش ارائه شده توسط مؤسسه آموزشی بهائی را به رسمیت شناخته اند و ده ها دانش آموخته این مؤسسه را در برنامه های تحصیلی پیشرفته اینجا در کانادا پذیرفته اند. بیشتر آنها مدارک کارشناسی ارشد و دکترای خود را به ایران بردند و در آنجا به اساتید مؤسسه پیوستند و به آموزش دیگران ادامه داده اند.

سناتورهای گرامی، در ۲۱ مه، مقامات ایرانی حمله دیگری بر مؤسسه آموزش عالی بهائی را آغاز کردند و این بار به بیش از ۳۰ خانه یورش بردند و ۱۶ نفر را دستگیر کردند. از بین دستگیر شدگان دو نفر از فارغ التحصیلان دانشگاه های کانادا بودند. این فقط یورش به دانشجویان و استادان مؤسسه آموزشی بهائی نیست، بلکه حمله به این اندیشه گرامی است که آموزش حق ذاتی همگان است.

این رویداد اخیر بر نیت حکومت ایران در اجرای سیاست خود مبنی بر سد رفاه جامعه بهائی تأکید می کند، چون وقتی مردمی را از وسایل آموزش به جوانان شان محروم می کنند، یک راه تأمین معاش را از آنها می گیرند و آنها را از زندگی خوب محروم می سازند.

این حمله پیرو یک روند نگران کننده افزایش فشار در سال های گذشته انجام شده است. در سال ۲۰۰۴، چهار بهائی زندانی بودند، در حالی که امروز ۹۳ نفر صرفاً بر مبنای دین شان در زندان هستند. دستگیری های خودسرانه به این منظور انجام می شوند که جامعه را در شرایط بلاتکلیفی و ترس نگه دارند.

در سال ۲۰۰۸، مقامات ایران مدیریت موقت بهائیان ایران، هفت نفر را که هیئتی به نام یاران را تشکیل می دادند، نیز زندانی کردند. من پیشتر درباره این مردان و زنان که اکنون به مدت بیش از سه سال است در زندان نگه داشته شده اند، با شما صحبت کرده ام. آنها با محکومیت ۲۰ ساله زندان مواجه هستند. وکیل آنها، شیرین عبادی، برنده شناخته شده جایزه نوبل، اصرار داشته که کوچک ترین شاهدی در تأیید اتهامات مطرح شده علیه آنها، از جمله آن نوع اتهامات خلاف واقعی که ایران دهه ها برای بدنام کردن بهائیان به کار برده، وجود ندارد.

با وجود تقاضاهای مکرر، نه زندانیان و نه وکیلان آنها هرگز رونوشت های رسمی از رأی صادره یا حکم دادگاه تجدید نظر دریافت نکرده اند.

ممکن است پنج دقیقه بیشتر وقت به من بدهید؟

سناتورهای محترم: تأیید می شود.

سناتور جافر: سپاسگزارم.

در حالی که این هفت نفر در زندان روزگار می گذرانند، جامعه بهائی از رهبران خود محروم مانده است.

سناتورهای محترم، من وضعیت بی عدالتی و ظلم آشکاری که علیه مردمی صلح جو صرفاً به دلیل باورهای دینی شان برقرار شده، برای شما بیان کرده ام. جامعه بهائی امور خود را با شفافیت و صداقت انجام می دهد؛ درباره باورها و نیات خود چیزی را مخفی نمی کند و پیروانش چیزی بیش از عمل به دین خود و خدمت به کشور خود نمی خواهند.

ما کانادایی ها این امتیاز را داریم که در کشوری زندگی می کنیم که تنوع در آن ارزش دارد و از آزادی دین و عقیده برخورداریم. من معتقدم همه ما باید هنگامی که در جایی عده ای از همین آزادی ها محرومند، اعتراض کنیم و به نام بشریت، به برادران و خواهران مان که زیر فشار دائمی دولتی زندگی می کنند، امید بدهیم.

سناتورهای گرامی، من در تمام زندگی ام با بهائیان کار کرده ام. امروز در برابر شما می ایستم و از شما نیز می خواهم برای حقوق بهائیان به پا خیزید.

سناتورهای گرامی، حمایت کانادا از بهائیان ایران نمونه ای بوده که چطور حمایت از آزادی دین و عقیده می تواند در سیاست خارجی ما نقش داشته باشد. بیایید نظر به تأکید تازه مان بر پیشبرد آزادی دینی در خارج از کشور، گام های تازه ای برداریم تا از ایران بخواهیم مسئولیت برخورد غیر قابل قبول خود را با بهائیان بر عهده بگیرد. بیایید برای حقوق دینی بهائیان در ایران به پا خیزیم.

سخنگوی موقت محترم: آیا مذاکرات بیشتری هست؟

جناب هیو سگال: سناتورهای محترم، پیشنهاد تعویق مذاکرات را دارم.

سخنگوی موقت محترم: جناب سناتور سگال پیشنهاد و جناب سناتور دی نینو تأیید کرده اند که مذاکرات بیشتر در این موضوع تا نشست بعدی سنا به تعویق بیفتد.

سناتورهای محترم، آیا مایلید که پیشنهاد را تصویب کنید؟

جناب آ. رینل اندریچاک: سناتورهای محترم، من وقت خواسته بودم که از جناب سناتور جافر قبل از تعویق مذاکرات، سؤالی بپرسم، اگر او بپذیرد.

سخنگوی موقت محترم: ما بعداً به پیشنهاد سناتور سگال خواهیم پرداخت.

سناتور اندریچاک: سناتور محترم اشاره می کند که باید گام های تازه ای برای کمک به بهائیان ایران برداشته شود. من مطلع هستم که در ۴۰ یا شاید ۵۰ سال گذشته، هر دولت کانادایی این دستور کار را در اقدامات چند جانبه، دوجانبه و منطقه ای پیشنهاد داده است. سناتور محترم پیشنهاد می کنند اکنون چه کار دیگری به جز آنچه فکر می کنم فشار مداوم و مصرانه ای بوده که به عنوان یک کشور اعمال کرده ایم، انجام دهیم که در گذشته انجام نداده ایم؟

سناتور جافر: سناتورهای گرامی، وقتی «نطق ثرون» به ما ارائه شد، من خشنود بودم که داشتیم افتتاح یک دفتر آزادی دینی را بررسی می کردیم. اولین چیزی که این دفتر باید بررسی کند، وضعیت بهائیان در ایران است زیرا معتقدم که آنها در بدترین شرایط ممکن هستند. ما چنان به مسائل و باورهای آنها نزدیک هستیم که این اولین مسئله ای است که باید بررسی کنیم. این چیزی است که انجام نداده ایم. ما باید آزادی دینی آنها را از طریق دفتری که مقدماتش را فراهم خواهیم کرد، افزایش دهیم.

(به پیشنهاد سناتور سگال، مذاکرات پایان یافت)

منبع: سایت پارلمان کانادا

No comments: